تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن و پر سود، همیشه براساس ارتباطی انجام می شود که میان ریسک و بازدهی وجود دارد. هر فردی با هدف بهرهمندی از سود و بازدهی خوب در بازارهای مختلف سرمایه گذاری میکند ولی رفتار افراد از نظر پذیرش ریسک با یکدیگر متفاوت است. برخی افراد ریسک پذیر و برخی ریسک گریز هستند که این عامل در کنار عوامل دیگر سبب میشود افراد در بازارهای مختلف از جمله طلا، بورس و ارزهای دیجیتال سود و زیان زیادی را شاهد باشند. برای سرمایه گذاری بهتر مفاهیم بازده و ریسک همیشه مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت.
ریسک یعنی تفاوت بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که در حقیقت به وقوع میپیوندد. بنابراین منظور از ریسک دارایی، تفاوت بین بازدهی واقعی و بازدهی موردانتظار آن دارایی است. سرمایه گذاران میتوانند بصورت مستقیم و با دانش کافی برای ورود به هر بازاری اقدام کنند اما بهتر است پیش از ورود میزان ریسک هر بازار را در نظر داشته باشند. همچنین برخی از افراد سعی میکنند تا با کمک نهادهای سرمایه گذاری، سرمایه خود را در بخشهای مختلف سرمایه گذاری کرده و با ریسکی کنترل شده بازدهی مناسبی را در بلندمدت به دست آورند. ریسک سرمایه گذاری در بازارهای مختلف به عوامل زیر وابستگی دارد:
۱- نرخ ارز
نرخ ارز، ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی یا فیات به پول رایج یک کشور است. ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییرات در بازده اوراق بهادار است که در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی میتواند ایجاد شود. چون نرخ ارز مدام در حال تغییر است روی مقدار تولید، فروش، هزینهها و سود شرکتهایی که صادرات و واردات دارند، تاثیرگذار است. وقتی نرخ ارز افزایش مییابد شرکتهایی که واردات انجام میدهند مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه خواهند کرد. در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد. اما شرکتهایی که صادرات انجام می دهند، در این موقعیت کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری به فروش میرسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش میدهند.
۲- نرخ بهره
ریسکی که سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه میپذیرد، تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود به عنوان ریسک نوسان نرخ بهره شناخته میشود. اگر نرخ بهره تغییر کند قیمت هم تغییر خواهد یافت و تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
۳- تورم
ریسک قدرت خرید با کاهش قدرت خرید مردم تعیین میشود. کاهش قدرت خرید یعنی افزایش نرخ تورم. ریسک تورم، تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد. در جامعهای تورمی قدرت خرید مردم کاهش مییابد، لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود و ریسک تورم نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است. ریسک تورم طبق قانون فیشر با ریسک بهره مرتبط است. در واقع یعنی نرخ بهره میتواند در اثر تورم افزایش یابد.
۴- بازار
ریسک ناشی از تغییرات ساختاری در اقتصاد مثل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در اولویتهای مشتریان باعث تغییر بازدهی میشود که به آن ریسک بازار میگویند. همهی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند اما سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است.
۵- نقدینگی
ریسکی که در نتیجه عدم احتمال تبدیل به پول نقد در یک دارایی به وجود میآید از نوع ریسک نقدینگی است. هرچه احتمال نسبت به نقد شدن یک دارایی بیشتر باشد ریسک نقدینگی کمتر است. وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش مییابد، خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود. پس قدرت تقاضا کاهش و ریسک سرمایهگذاری افزایش مییابد. ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث ریزش بازار شود.
۶- مالی
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها و موسسات مالی و اعتباری است. شرکت با دریافت وام در حقیقت بدهیهای خود را در افزایش میدهد. ریسک مالی در واقع ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است. هر چه بدهی در شرکت بیشتر باشد ریسک مالی نیز به طبع آن بیشتر است.
۷- تجارت
تغییر در قیمت ناشی از انجام تجارتهای مختلف در یک صنعت خاص را ریسک تجاری میگویند. با کسب اطلاعات کافی درباره صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوانید تا مقداری از این ریسک جلوگیری نمایید.
۸- سیاست
ریسک کشور یا ریسک سیاسی به ثبات یک کشور از نظر سیاسی و اقتصادی مربوط است. سرمایهگذارانی که در کشورهای دیگری سرمایهگذاری میکنند باید به ثبات آن کشور از نظر سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند. کشورهایی که از نظر سیاسی اقتصادی ثبات بالایی دارند ریسک سیاسی در آنها کمتر است. بنابراین در صورت سرمایه گذاری در چنین کشورهایی با حاشیه ریسک پایین و بازدهی سود بهینه مواجه خواهید شد.